شعر یعنی...
الان چند ساعته نیستی
الان چند روزه که رفتی
یه عمره مات ِ چشماتم
تو دنبال ِ کی میگشتی..
مگه از من بدی دیدی
با کی ساختی تو فرداتو
کی شد مهمون ِ اون قلبت
گرفت گرمی دستاتو..
به چشمات عادتم دادی
دلم لبریزه از رفتن
نگفتی آخرش چی شد
نگفتی خیلیا هستن..
غریبی کردی با دنیام
از این احساس ترسیدم
میگفتم از چی داغونی
همش میگفت بهت میگم..
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: