حس 2 "عصیان"

حس 2 "عصیان"

لعنتی .. لعنتی .. لعنتی ...

پنج سال کوفتی ندیده بودمت ... پنج سال ... پنج سالی که واسه برزخ بود و جهنم بود و بهشت ..

پنج سال که همه جور سختی کشیدم اما تو نبودی که ببینی .. کشیدم و خودمو کشوندم تا جایی که الان اسمش موفقیته .. اما جونیمو دادم .. بهترین سالهاشو سالای بی خیالی خیلیا رو دادم ... سی سالم شده .. سی سال ...

لعنتی .. می دونی کجام؟؟ می دونی همون پارک کوفتی که با هم اومدیم با اول و زیر اون بارون مسخره قدم زدیم و توو بارون که رفتیم خوندیم و خندیدیم و حرف زدیم که عشق باید مثله شر.اب جا بیفته!

یادته .. جا افتاد واسه من اما توو کوزه تو .. فکر کنم سرکه بود .. جا نیفتاد تند شد!

دیشب از اون مهمونی که زدم بیرون انگار اون نگاهه خیرت تا خونه دنبالم اومد انگار ولم نمی کرد .. انگار مغزمو گذاشته بودن رو دور تند و خاطرات پنج سال رو یک شبه دید .. دیدم و نوشیدم انقدر که رو کاناپه بیهوش بشم! اما نشد! لعنتی انگار پریده بود ..

زدم بیرون شش صبح! این پارک لعنتی هنوز همون شکلیه .. درد عمیقی توو وجودمه ..

درد زیاد .. انگار مار سووشون روی سینه منم نشسته و گلوم چنگ می زنه .. گریه می کنم و هر چی از دهنم در میاد می گم  می گم اما خالی نمی شم .. می گم اما پر تر می شم از گریه .. میزنم بیرون از پارک ..

پامو می ذارم رو گاز و  پخش و روشن می کنم .. می دونم علاجم الان چیه ..

پشت این گریه خالی شدن نیست!!

خیابونای خلوت سر صبح .. می رسم اونجا که ازم تقاضای ازدواج کردی .. می رسم اون بالا .. بالای کوه .. می رسم و جیغ می کشم .. می رسم و داد می زنم ..

می دونی اینا داد تحقیر شدنم بود .. بعد رفتنم بعد رفتنت هیچ وقت خالی نشدم .. داد می زنم تا راحت بشم! گلوم می سوزه .. اشک می ریزم .. اما سبک می شم

بازم خودم می شم ..



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







برچسب‌ها:
[ 29 شهريور 1393برچسب:, ] [ 14:49 ] [ هادی سبحانی ]
[ ]

*************

مرجع كد اهنگ


کد ِکج شدَنِ تَصآوير

***